مدیر موفق کیست؟
برای پرداختن به مسائل مختلف مدیریت، بهتر است ابتدا عواملی را که در موفقیت مدیر نقش عمدهای دارند و او را از میان انبوه مشکلات عبور میدهند و بر قله پیروزی مینشانند، بررسی و بیان کنیم.
به راستی، مدیر موفق کیست و مدیر موفق و کارآمد چه ویژگیها و نشانههایی دارد؟
آیا اخلاق نیک، عامل اصلی در موفقیت مدیران است؟ یا اینکه دوراندیشی و دقت نظر و توانمندی آنها موفقیت آنان را تضمین میکند و یا بهرهمندی از امکانات لازم، وجود قوانین جامع و مفید، تخصص، تعهد و مسائلی از این گونه موفقیتآور است.
آنچه در پاسخ به این پرسشها میتوان گفت این است که همه شرایط یادشده در پیشرفت برنامهها و توفیق مدیر نقش مؤثری دارند و فراهمنبودن هر کدام، ناکامی و شکست مدیر را به همراه خواهد داشت.
پیام متن:
طرح پرسش درباره عوامل موفقیتزای مدیران.
حقمحوری، یکی از صفات مدیران موفق
حق و حقیقت، چراغ هدایتگری است که ما را از گمراهیها و تاریکیها خواهد رهاند و به سرمنزل مقصود خواهد رساند. شنیدن سخن حق برای ما انسانها خوشایند نیست و طعم آن برای ما تلخ است، اما نتیجهاش شیرین و دلپذیر است.
گر سخن راست بُود جمله دُرّ |
تلخ بود تلخ که الحق مُرّ |
بیشک آدمی در زندگی فردی واجتماعی و در نهان و آشکار دل در گرو اطاعت آنانی میبندد که بر محور حق حرکت میکنند و رفتار و گفتار خود را بر پایه آن استوار میسازند. بنابراین یکی از نیازمندیهای مدیر مدبر و لایق، قاطعیت در برابر اجرای حق است، چنان که امام علی علیهالسلام فرمود:
یحتاجُ الامام الی قلبٍ عَقولٍ و لِسانٍ قَئُولٍ وَ جَنانٍ عَلی اِقامَةِ الْحَقِّ صَئُولٍ؛
مدیر نیازمند سه چیز است: قلب اندیشمند و متفکر، زبان گویا و دل پر جرأت و قاطع در برابر اجرای حق.
شایسته است مدیر با سینهای، گشاده سخن حق را بپذیرد و از شنیدن حقایق از زبان هرکسی حتی زیردست و یا کارمند خود، ناراحت و خشمگین نشود. مدیر باید هم حق بگوید و هم حق بشنود و البته هر مسلمان حقطلب باید چنین باشد. انتقادپذیری، از ویژگیهای پسندیده انسان و راز تکامل اوست.
امام باقر علیهالسلام فرمود: «قُلِ الْحَقِّ وَ لَوْ عَلی نَفْسِکَ؛ حق را بگو، هر چند به زیان تو باشد».
پیام متن:
حقپذیری و حقمداری، یکی از صفات مدیران.
عدالتگستری در سیره مدیران
یکی از راههای اثربخشی و نفوذ مدیران در دلهای زیردستان، رفتار عادلانه آنان است. کسانی که بر اساس عدالت در بین مردم زندگی میکنند، هر زمان دستوری دهند، همگان با میل و خواست درونی برای اجرای اوامر آنان میکوشند، ازاینرو میتوان گفت: اجرای عدالت نه تنها یک وظیفه اسلامی، بلکه یکی از عوامل مهم اثربخشی است.
مدیر عادل بر کسی ظلم و ستم روانمیدارد و شهد شیرین عدالت را بر مذاق زیر دستان میچشاند، در رویارویی با مصالح خود و نزدیکانش با شمشیر برنده عدل در برابر تندبادهای هواهای نفسانی میایستد و همانند میزانی دقیق و راهنما، در همه امور آن را ملاک و سرلوحه تصمیمگیریهای خویش قرار میدهد.
آری مدیر موفق «اصلاح جامعه را با عدالت ممکن میداند» و «عدالت را مایه آبادانی جامعه میشمارد.» او بر این امر آگاه است که «ادامه مدیریت و قدرت، به اجرای قوانین عادلانه بستگی دارد» و چه زیبا گفته است بزرگی که: «در فضایل، هیچ فضیلتی کاملتر از فضیلت عدالت نیست».
بهترین دستوری که حاوی معنای عدالت باشد، همان مثل قدیم فارسی است: چیزی که بر خود نمیپسندی، به دیگری نیز مپسند و ظریفی را شنیدم که میگفت: «عدل، از صفات بزرگ خدای سبحان بُود و به حال مردمان بهتر از فراخی سال و خصب زمان و نافعتر از قطرات باران است».
به راستی در محدوده مدیریت خود در خانه و اداره و وزارتخانه و... تا چه حد علیگونه دست رد بر سینه زیادهخواهان زدهایم و آیا با توجیه رابطه، عدالت را به مسلخ کشاندهایم؟
پادشاهی کو روا دارد ستم بر زیردست |
دوستدارش روز سختی دشمن زورآور است |
با رعیت صلح کن وز جنگ خصم ایمن نشین |
زانکه شاهنشاه عادل را رعیت لشکر است |
سعدی
پیام متن:
1. عدالت عاملی مهم در پیشرفت و آبادانی در امور؛
2. عدالت، مایه صلاح و پایداری حکومتها.
دینداری و نقش معنویت
در نظام اسلامی مدیریتها و سرپرستیها به کسانی واگذار میشود که در اندیشه و عمل، به اسلام ایمان آورده باشند که اینگونه انسانها را با راهنمایی قرآن، با عنوانهایی چون: «صالحین»، «متقین»، «صادقین»، «مخلصین» و «محسنین» میشناسیم.
از دیدگاه قرآن بنابر سنت خداوندی و خواست الهی، مدیریت و سرپرستی زمین و ساکنان آن باید به دست صالحان و شایستگان مؤمن باشد:
«أَنَّ اْلأَرْضَ یَرِثُها عِبادِیَ الصّالِحُونَ؛ به طور حتم، بندگان شایسته و صالح من «مدیریت» زمین را وارث خواهند شد».(انبیاء: 105)
امام علی علیهالسلام میفرماید:
هر مدیری که مقام و قدرت خود را در خدمت دین قرار دهد، همه قدرتها و مدیریتها تسلیم او خواهند شد و هر که دین را در خدمت مقام خود قرار دهد، همه در او طمع کنند.
از نشانههای دینباوری در مدیران، عدالتپیشگی و انصاف در کارها و برقراری حق است. مدیر دیندار و باایمان به مقام و موقعیت خود به عنوان فرصتی برای خدمتگزاری مینگرد نه حکومت و ریاست صِرف.
پیام متن:
مدیران صالح و شایسته، پیامآوران عدل و انصاف.
مدیر و پیوند عاطفی با مردم
از مهمترین راههای تقویت ایمان به خدا، دوستی با مردم است و ناتوانترین مدیران، افرادی هستند که توان ایجاد و برقراری رابطه عاطفی و دوستانه با زیردستان خود را ندارند. برخی گمان میکنند فقط دوستی با اشخاص بزرگ و معروف برایشان مفید است، در صورتی که اشخاصی که در جایگاه اجتماعی پایینتری نسبت به ما قرار دارند هم، به نوبه خود میتوانند برای ما راهگشا باشند و افق زندگیمان را به نور محبت روشن کنند.
حضرت علی علیهالسلام خطاب به مالک اشتر میفرماید:
دلت را از محبت به مردم و مهربانی و لطف در حق آنها پر گردان، مبادا مانند حیوان درنده در فکر دریدن آنان باشی.
و چه خوش گفت حافظ شیرین سخن:
درخت دوستی بنشان که کام دل به بار آرد |
نهال دشمنی برکن که رنج بیشمار آرد |
توانایی مدیر در ایجاد رابطه دوستانه با مردم، یکی از نکتههای اساسی موفقیت در کارهاست؛ چراکه مشروعیت و پذیرش مدیر از جانب مردم از مهمترین مسائل در عرصه مدیریت است. آری! باید پذیرفت که:
بی یاور و اعوان نرسد دست به مقصود |
انسان همه محتاج به یارند و به احباب |
بیهم نَفَسی خوش نتوان زیست به گیتی |
بیدست شناور نتوان رست ز غرقاب |
پیام متن:
برقراری ارتباط عاطفی و صمیمانه مدیر با زیردستان خود.
اعتماد به نفس
از دیگر عوامل موفقیت مدیر، اعتماد به نفس اوست. مدیر باید با تکیه بر قدرت ایمان و آگاهی، به لیاقت و کفایت خویش اعتماد کند و در میدان مسئولیت، خود را مسئول کارهایش بداند و با جدیت و امید به پیشرفت، اراده و عمل را تکیهگاه خود قرار دهد.
اساس تعلیم و تربیت اسلامی نیز، بر مسئولیت فردی به تکالیف شخصی، انجام وظیفه و اعتماد به نفس استوار است.
خداوند در آیات قرآن، نیک و بد عمل به هر کسی را نصیب خود او دانسته و سعادت و بدبختی هر فردی را در گرو کارهای او شناخته است. این معنی جامع و کامل، یادآور اعتماد به نفس و حس مسئولیت شخصی است.
یکی از خیانتهای نابخشودنی استعمارگران با فکر و فرهنگ بشری در طول تاریخ، خشکاندن ریشه ایمان و اعتماد به نفس در عمق جان ملتها بوده است، تا آنان را همانند عروسکهای خیمهشببازی به انسانهای بیاراده و زبون تبدیل کنند که با ریسمان تقلید تا هر کجا که میخواهند به دنبال خویش بکشانند.
سالها دل طلب جام جم از ما میکرد |
آنچه خود داشت ز بیگانه تمنا میکرد |
گوهری کز صدف کون و مکان بیرون بود |
طلب از گمشدگان لب دریا میکرد |
حافظ
مدیر موفق و مدبر با تقویت روحیه اعتماد به نفس، اراده و اطمینان در خود و کارمندان، با شعار «ما میتوانیم» سستی و پوچی و دنباله روی کورکورانه در سیاست و ریاست و نیز چگونگی اداره کشور را کنار میزند و به کمک ابتکار و نوآوری، شرایط شکوفایی افکار را فراهم میسازد. ریشه طمع و چشمداشت به امکانات دیگران را در نهاد انسان میسوزاند و او را از فضای ذلت و خودکمبینی دور میکند و سرانجام به محیط دلپذیر آزادی و آزادگی وارد میشود.
شمع بر پای خویش چون بستاد |
روشنیبخش گشت و بزمآرای |
سرفراز است اگرچه بگدازد |
هر که چون شمع بود پابرجای |
افسر
پیام متن:
اعتماد به نفس، عامل مهم دستیابی به اهداف.